محمدحسین مهدویان بعد از مستند «آخرین روزهای زمستان»، سال گذشته فیلم سینمایی متفاوت «ایستاده در غبار» را ساخت که مورد توجه منتقدین، اهالی رسانه و مردم قرار گرفت. در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر محمدحسین مهدویان با «ماجرای نیمروز» به جشنواره آمده است که با دیدن فیلم متوجه میشویم مهدویان از شیوه مستند گونه فاصله گرفته است و شخصیتها راوی داستان «ماجرای نیمروز» هستند. به نظر میآید مهدویان کارگردانیاست که تلاش میکند در دام تکرار نیفتد که تا به اینجا موفق عمل کرده است.
ماجرای نیمروز فیلمیاست در ژانر تریلر جاسوسی که در سینمای ایران ساخته شده است و میتوان آن را متفاوتترین فیلم سینمای ایران در این ژانر دانست؛ زیرا داستانی را روایت میکند که در چند فیلم و مستند دیده و شنیدهایم اما این کارگردان جوان، طوری آن را روایت میکند که تماشاگر جزیی از داستان میشود و مخاطب را با خود تا آخر داستان همراه میکند.
محمد حسین مهدویان در خصوص فیلم «ماجرای نیمروز» با آیفیلم به گفتوگو پرداخته است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
آقای مهدویان چه چیزی شما را ترغیب میکند که به سمت ساخت کارهای تاریخی و مستندگونه بروید؟ زیرا این کارها نسبت به کارهای آپارتمانی و طنز و.. بسیار سختتر است.
من به تاریخ علاقمندم و سینما یکی از وظایفش این است که تاریخ هر کشوری را روایت کند زیرا اگر نسلهای جدید از تاریخ معاصر و گذشته خودشان دور شوند در واقع از هویتشان دور شدهاند و این علاقهمندی من به تاریخ باعث ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» و فیلمهای قبلیام شده و اصولا این مسئله همیشه برای من جذاب بوده است و مطالعه زیادی نیز در این رابطه داشتهام .
از نظر خودتان فیلم «ماجرای نیمروز» چه مقدار با «ایستاده در غبار» تفاوت دارد؟
به نظر خودم این دو کار بسیار متفاوت است و به هر حال سعی کردم فضای متفاوتی نسبت به «ایستاده در غبار» را تجربه کنم و امیدوارم برای تماشاگر هم یک فضای متفاوتی باشد.
در ابتدای فیلم «ماجرای نیمروز» از واقعی بودن داستان فیلم خبر میدهید. جمع آوری اطلاعات برای شما درباره «ماجرای نیمروز» چگونه بوده است؟
ابتدا باید بگویم که فیلم «سیانور» کمکی فراوانی به من کرد و مطالعات من و آقای امینی (نویسنده فیلم ماجرای نیمروز) درحقیقت، کتابخانهای بود از جمله مجلات و روزنامههای قدیمی و مصاحبههای صورت گرفته در گذشته در کنار کار فنی که درخصوص «سیانور» انجام شده بود، ما را به مسیر خوبی هدایت کرد و مسیر ما را برای رسیدن به ساختار اصلی فیلم کوتاه کرد. برای ساخت کارهای تاریخی دسترسی به منابع دست اول بسیار مهم است.
جایگاه اینگونه کارهای تاریخی در سینمای ایران کجاست؟
من در دوران نوجوانیام فلیمهایی با ژانر تاریخی، اکشن، پلیسی، سیاسی و... بسیار میدیدم اما متاسفانه خیلی وقت است که این فلیمها سفارشی شده است یعنی با سفارش نهاد یا سازمانی باید این دسته از فلیمها ساخته بشوند و کارگردانان کمتر علاقه به ساخت این فیلمها نشان میدهند. به نظر بنده، سینما مهمترین بازیگری است که میتواند روایتگر تاریخ ما باشد زیرا متاسفانه مردم کشور ما کمتر وقتشان را به خواندن کتاب صرف میکنند و سینما میتواند کتاب را به تصویر بکشد تا تاریخ کشورمان از یاد نرود و در کنار این رسالتش، تاثیرگذاری هم داشته باشد و فیلم برای آنکه تاریخی است باید برای مخاطب باورپذیر باشد.
و این باور پذیری در فیلم شما چگونه شکل گرفت؟
فیلم ساختن درباره تاریخ موقعی اثرگذار است که نهایت باور را تماشاگر نسبت به کاری که میکنیم داشته باشد و در جزئیات است که این باورپذیری شکل میگیرد و این جزئیات فقط در طراحی صحنه و لباس نیست. جزئیات رنگ، نور، صحنه و ...است که تاثیرگذار است. اینها در واقع فضای واقعی در ذهن تماشاگر میسازد.
به نظر شما این فیلم فروش خوبی خواهد داشت و میتواند نظر مردم را در اکران عمومی جلب کند؟
«ایستاده درغبار» بیشتر از تصورم در اکران عمومی موفق بود و من فکر میکنم که «ماجرای نیمروز» هم مورد استقبال قرار بگیرد.
*مصاحبهکننده: هانیه خاوری برای وبسایت آیفیلم (بهمن 1395)